Tuesday , 14 May 2024

نقدی بر کتاب «طرزی و سراج الاخبار»

بشیر سخاورز در مقدمه کتاب خود نگاهى نوستالوژیک به گذشته افغانستان دارد. وى با درک درستى که از شرایط جامعه امروزى افغانستان پیدا کرده، کوشیده است که انتشار این کتاب به بازآفرینى نقش دوباره جریان روشنفکرى که هدایت و رهبرى آن را محمود طرزى بر عهده داشته، بیانجامد و نقش فراموش شده نسل امروز را با تطبیقى موشکافانه با اقدامات نسل صد سال گذشته به ایشان یادآور شود. طرزى حلقه گمشده جامعه آن روز خود را یافته بود. او وطن پرستى بود که قلبش براى تمام افغانستان مى تپید و از ملی گرایى، اسلا مگرایى و آزادیخواهى تعبیرى جز متحد ساختن تمام افغانستان نداشت.

شناسنامه كتاب:

سخاورز، بشير. طرزى و سراج الاخبار. تهران: نشرعرفان، 1386 . 207 ص، شابك: 8- 9473 – 06– 964

……………….

فهرست

– زندگي نامه نويسنده………………………………………….………………

– موضوع كتاب………………………………………………..……………....

– هدف از انتشار كتاب………………………………………………………….

– محورهاى مهم كتاب………………………………………..……..…………

– جامعه مخاطبان كتاب………………………………………..……….………

– جايگاه كتاب…………………………………………………..………………

– ويژگى هاى مهم كتاب………………………………………..………..…….

– مباحث مطرح نشده………………………………………….……….……

– انتشار سراج الاخبار…………………………………………………….…..

– نقايص موجود در كتاب……………………………………………………...

– سخن پايانى……………………………………………………..…….

 

چكيده

بشير سخاورز در مقدمه كتاب خود نگاهى نوستالوژيك به گذشته افغانستان دارد. وى با درك درستى كه از شرايط جامعه امروزى افغانستان پيدا كرده، كوشيده است كه انتشار اين كتاب به بازآفرينى نقش دوباره جريان روشنفكرى كه هدايت و رهبرى آن را محمود طرزى بر عهده داشته، بيانجامد و نقش فراموش شده نسل امروز را با تطبيقى موشكافانه با اقدامات نسل صد سال گذشته به ايشان يادآور شود. طرزى حلقه گمشده جامعه آن روز خود را يافته بود. او وطن پرستى بود كه قلبش براى تمام افغانستان مى تپيد و از ملي گرايى، اسلا مگرايى و آزاديخواهى تعبيرى جز متحد ساختن تمام افغانستان نداشت. با توجه به دركى كه از توانايى و قدرت تأثيرگذارى انتشار جريده بر افكار عمومى داشت؛ توانست در اولين اقدام اصلاحى خود به منظور تغيير و تحول در ساختار اجتماعى و حتى سياسى افغانستان دوره دوم سراج الاخبار را منتشر سازد. گرچه انتشار آن ايده هاى استعمارى بسيارى از استعماريون را بر هم ريخت ولى سايه شوم استعمار هرگز از سر مردم افغانستان دور نگرديد.

 

نويسنده فارغ از بزرگنمايى هاى رايج با نگرش واقع بينانه اى به تبيين ابعاد شخصيت طرزى پرداخته و با رويكردى جسورانه ديدگاه هاى موافق و مخالف وى را مورد ارزيابى قرار داده است.« واكنش در برابر نشر سراج الاخبار» از موضوعات جالب توجه كتاب است. در اين بخش خواننده كتاب در مي يابد كه دو جريان ارتجاع داخلى و استعمار خارجى چگونه در مواجهه با يك جريده روشنگر هدف مشتركى را در پيش گرفته و براى به زير يوغ خود درآوردن آن، چه تلاش هاى مذبوحانه اى از خود نشان داده اند. از نقطه نظر تاريخى نيز مخاطب با روند جريان روشنفكرى در افغانستان و فراز و فرودهاى آن در بخش ذيل آشنا مى گردد. «افغانستان و كشورهاى همسايه» بخش قابل تامل اين كتاب است كه نويسنده به صورت گذرا به مسايل منطقه و همسايگان افغانستان در ارتباط با جريان روشنفكرى مى پردازد. از ديگر ويژگى هاى كتاب، مقوله «طرزى و ادبيات » و «تاثير مشروطيت بر شعر ما » است. در مباحث ادبى جاى چنين بحثى خالى بود كه بشير سخاورز با بررسى تحليلى و محتوايى شعر طرزى و تاثير انديشه هاى وى بر شاعران آن روز، خلا آن را تا حدودى پر كرده است.

 

به روزنامه نگاران و دست اندركاران مطبوعاتى نسل امروز افغانستان بدليل نوع نگاهى كه طرزى به اهميت انتشار جريده در نزد افكار عمومى داشت به دلايل ذيل توصيه مى گردد:

حفظ روحيه اتحاد و همبستگى و مبارزه با استعمار براى طرزى اهميت فراوانى داشت و از اينرو منافع ملى را قربانى منافع فردى و گروهى نمى كرد و از دامن زدن به اختلافات دورى مى كرد.  دانستن را حق مردم مى دانست و تلاش زيادى براى بالندگى افكار جامعه از خود نشان مى داد.  وجود فضاى مستبدانه و بازار گرم تملق و چاپلوسى در نظام پادشاهى آن دوره، مانع از فعاليت رسانه اى او نشد بلكه با آگاهى از شرايط حاكم و بدور از جنجال هاى سياسى، نقب هاى سياسى و اجتماعى خود را چنان زيركانه و جسورانه مي نگاشت كه شاه را گرچه مي آزرد ولى لاجرم تحت تأثير انديشه هاى طرزى قرار مى داد.

طرزى سياستمدارى مدبر و دورانديش بود و اين نكته سنجى او نشان از درايت و آگاهي اش از تجربه سركوب مشروطه خواهان در سال هاى 1908  1909 م. توسط مرتجعين داخلى داشت. وى همواره سعى مي كرد كه در برخورد با ارتجاع و دشمنان استقلال و آزادى افغانستان بهانه اى به دست آنها ندهد.

 

متن كامل(153kb)

 

 

About مهدی جعفری خانقاه

سید مهدی جعفری خانقاه، نویسنده و پژوهشگر، ایران

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *

این را هم ببینید!

نقش مدیریت دانش در توسعه سرمایه اجتماعی

هدف اصلی پژوهش حاضر، بررسی نقش مدیریت دانش بر توسعه سرمایه اجتماعی در مدارس خصوصی و غیرانتفاعی شهر کابل است. جامعه آماری پژوهش معلمان مدارس خصوصی و غیر انتفاعی ناحیه سیزده شهر کابل بود. این تحقیق توصیفی-پیمایشی و از نوع همبستگی و اطلاعات و داده‌های پژوهش با استفاده از پرسشنامه جمع‌آوری شدند. داده‌های تحقیق پس از جمع‌آوری بر اساس فرضیه‌ها و اهداف تحقیق با استفاده از روش همبستگی پیرسون و ضریب رگرسیون مورد تحلیل قرار گرفت.

تمامی حقوق مادی و معنوی متعلق به این سایت می باشد