تاریخ بشر آکنده از خشونت، تعصب و برتری طلبی بوده است. هر چند از زمانی که آدمی خود را شناخت، عقلش به وی فرمان داد که مدارا با دیگران را پیش گیرد و دیگران را نیز چون خویش بداند، اما در بسیاری از مواقع و برای بسیاری از آدمیان حکم عقل چنان تقدسی نداشته است تا بتواند وی را از پیروی غرایز باز دارد. در جایی که عقل حکم نراند، غریزه پادشاهی میکند؛ عرصه روابط فردی نیز از این …
ادامه... »جامعه
نیایشی به پیشواز " نوروز"
هرچیزیکه تجربه می کنیم نه بیشتراز یک تاویل ونه کمتر از آنست؛ چیزهای جهان همواره در قالب ارزشهای ذهنی خود ما تاویل میشوند واینگونه است که یگانه جهانی که می توان شناخت جهان تفاوت ها یعنی جهان تاویل هاست. جانّی واتیمو قصداین نوشته،آن نیست که به معنای” نوروز” نزد مخاطبان امروز یا بکاربران دیروز، بپردازد بلکه هدفش این است که دریابد” نوروز” برای ما ودرحال حاضر چه معنایی دارد یا می تواند داشته باشد. مابیش از پدران …
ادامه... »نگاهي به چالشهاي توسعه سياسي در افغانستان
يكي از موضوعات مهم سياسي و اجتماعي كه امروزه زياد بر سر زبانها افتاده و در مجامع علمي و سياسي روي آن بحث مي شود، موضوع «توسعه سياسي» (Political Development) است. توسعه سياسي يكي از شاخه هاي «توسعه» مي باشد كه خود، بحث كلاني دارد و شامل توسعه هاي اقتصادي، فرهنگي، اجتماعي و … مي شود. از آنجائي كه افغانستان كشوري توسعه نيافته و جهان سومي محسوب مي شود همچون ديگر كشورهاي توسعه نيافته يا كمتر توسعه يافته، …
ادامه... »چون به جنگ هیولا می روی…
«آنکه با هیولا دست و پنجه نرم میکند باید بپاید که خود درین میانه هیولا نشود.» نیچه، فراسوی نیک و بد. تردیدی نیست که قسمتی از طبیعت آدمی هیولایی است. آدمی موجودی است دو ترکیب؛ همزمان خوب و بد. جامعه نیز انعکاس فرد است؛ معجونی از خوبی و بدی. هیچ مدینه فاضلهای در این جهان به وجود نیامده است و گویی به وجود هم نخواهد آمد. چرا؟ چون طبیعت ما نمیگذارد که چنین شود. اگر مدینه فاضلهای قرار باشد …
ادامه... »جوانان مهاجرافغاني، خطرها، پيامدها و راهکارها (2)
قسمت دوم پيامدها: چنانچه مستحضريد، شبگذشته دربارهيخطراتي که درکمينجوانان مهاجرما وجود دارد، صحبتشد و به طورکلَي، ششخطرجدَي مورد بحث قرارگرفت. امشب به ياريخدا دربارهي پيامدهاي اينخطرات، صحبت خواهمکرد و به عنوان مقدمه بايدعرضکنم که در دنياي مادي، هر پديدهاي معلول يکعلت و يا برخواسته از چند عامل ميباشد که بر اساس قاعده ويا رابطهي علت و معلولي، زماني که علت، شکلگرفت پيامدها و معلول آن به طورحتميخواهدآمد. بنابراين، سؤالاين است که اگر ما ششخطر ياد شده را به عنوان ششعامل …
ادامه... »جامعه و دولت از ديدگاه ابن خلدون
ابن خلدون در سال هاي 776 تا 779 در قلعه ابن سلامه در تلمسان الجزاير گوشه گيري اختيار کرد و در آنجا مقدمه و بخش هايي از کتاب تاريخ خود «العبر» را نوشت. خودش در اين باره مي نويسد:«در آن قلعه فارغ از کليه مشاغل و اعمال اقامت گزيدم و هنگام اقامت در آن به تأليف اين کتاب [العبر] آغاز کردم و مقدمه آن را بدين شيوه شگفت که در آن عالم تنهايي بدان رهبري شدم تکميل کردم.»
ادامه... »چه کسی پاسخگوی فساد لجام گسیخته است؟
اگر میخواهی رئیس پليس یک ولایت شوی، چنین مقامی برایت صد هزار دالر خرج دارد، اگر میخواهی یک محموله سوخت را از یک نقطه کشور به جای دیگر منتقل کنی ولی برای هر کامیون 6 هزار دالر ندهی، پلیس طالبان پیام مخفی خواهد فرستاد، اگر میخواهی دعوایی را در مورد مالکیت خانهات در محکمه پیش ببری 25 هزار دالر هزینه دارد (بسته به قاضی) و پلیس هم برای آزاد کردن یک بازداشتی چار هزار دالر مطالبه میکند. … در این …
ادامه... »راه دشوار و ناهموار هزاره شناسي
نويسنده اين كتاب، متولد سال 1336هـ در كابل و از سادات هزاره است. اندكي تحصيلات حوزوي، پيشينهي فعاليت چشمگير فرهنگي ـ ادبي (همراه با اثري به نام شعر سرخ) و درجهي دكتراي مردمشناسي را در كارنامهي خود دارد. وي در نيمهي دوم دههي پنجاه خورشيدي از فعالان سياسي ـ انقلابي بوده و در يك مجموعهاي روشنفكري و سياسي به نام "كانون مهاجر" فعاليت داشته است و اينك سمت مشاورت وزارت تحصيلات عالي افغانستان را به عهده دارد.
ادامه... »ضعف های ژورنالیزم افغانی: سطحی نگری و نابردباری
ناآشنایی با دموکراسی و فقدان تجربه سیاسی موجب شده است که در مقایسه با دیگران، ژورنالیزم (یا روزنامه نگاری) افغانی کاستیها و ضعفهای آشکاری داشته باشد. از آنجا که ژورنالیزم در بستر فرهنگ سیاسی عمومی رشد میکند و سطح تحصیل و آگاهی عمومی افغانها در مقایسه با دیگران بسیار پایین است، ژورنالیزم ما نیز لاجرم فاقد عمق و دور اندیشی است. از سوی دیگر ما افغانها تجربه کافی در زمینه دموکراسی نداریم و چون دموکراسی را تجربه نکردهایم، دموکرات …
ادامه... »حقیقتِ مجاز و واقعیتِ دروغ
نام کنونی کشور "افغانستان" از ترکیب نام قوم یادشده و پسوند "ستان" ساخته شده؛ در حالی که در گذشتهها به این نام خوانده نمیشده است. شرح و تفصیل نامهای تاریخی این سرزمین و چگونگی تغییر عنوان پیشین آن به نام کنونی را در یک فراز جداگانه و تحت عنوان «تأمل ششم» ذکر خواهیم کرد. اینک بطور سربسته به این اشاره بسنده میکنیم که از اواخر قرن 19 و آغاز قرن 20 تا کنون، نام "افغانستان" در مورد سرزمین و مردمی که در حوزه و ساحهای "از هامون تا جیحون" موقعیت دارد، اطلاق شده است.
ادامه... »