
شهر هرات از حیث توسعه و رشد خرده صنایع و بازسازی در سالهای اخیر پس از طالبان سرآمد تمام شهرهای افغانستان بود. در زمان حاکمیت اسماعیل خان رشد شهر و روند بازسازی سرعت بیشتر داشت اما پس از فراخوانی اسماعیل خان به کابل و تصدی و زارت توسط ایشان و تعیین والی جدید درهرات، یک رشته نابسامانی ها و آشوبها نیز به کندی روند توسعهی این شهر افزود. گفته می شد ریشهی این آشوبها تا جایی که به قضایای داخلی ارتباط داشت، به عزل ایشان از ولایت مربوط می شد و بعضی مشخصا ایشان را متهم به تحریک گروههای آشوبگر می کردند تا بدینوسیله سستی مسئوولین جدید شهر را نمایش دهد. این گمانه زنی ها تا چه اندازه درست باشد یا نباشد، معلوم نیست.
اینک اجلاس سازمان اکو در این شهر برگزار شده است و این نشانگر آن است که هرات پتانسیل لازم برای میزبانی از چنین نشست هایی را دارد و می تواند با پایتخت به خوبی رقابت کند.
هرات بر سر یک سه راهی سودخیز و پردرآمد واقع شده است. حد اقل دو مرز غربی و شمالی این شهر موقعیت تجاری و اقتصادی آن را ممتاز نموده است. مردم هرات نیز گرایش خوبی به توسعه و رشد شهری نشان می دهند و از انتحار و انفجار در این شهر کمتر خبری بوده است.
اسماعیل خان در زمان تصدی ولایت در دوران مجاهدین نیز فعالیت اقتصادی چشمگیری داشت البته در قیاس با مناطق دیگر افغانستان. اما معایبی نیز کار اسماعیل خان را ناچیز می کرد.
در نظام جدید اداری و تشکیلاتی افغانستان، کشور افغانستان یک کلیت تجزیه ناپذیر است. بر هیچ پایه و معیاری نمی توان شهروندان کشور را از حق سکونت در شهرهای دلخواه منع نمود. اسماعیل خان متأسفانه در کنار محاسن خود، معایبی هم داشت. یکی از معایب کارهای او این بود که این قاعده اساسی نظام سیاسی را به درستی رعایت نمی کرد. هرات را به یک کلونی بریده از مابقی افغانستان در آورده و شناسنامه ویژه «هراتی» را بنیان نهاده بود که بر پایهی آن هر کسی متولد هرات باشد شهروند هرات است و هر کسی نباشد نیست. این اقدام او در حقیقت برای جلوگیری از ورود و اسکان مهاجرین اغلب شیعه و هزاره به اصطلاح «غیرهراتی» از ایران بود. تقسیم کردن شهروندان کشور به هراتی و کابلی و مزاری و… و برمبنای موقعیت سکونت یک پدیدهی رایج است و این البته اختصاصی به افغانستان ندارد . در تمام دنیا ساکنان هر شهر و شهرستان به نام سکونتگاه خود یاد می شوند. اما آنچه زشت و چندش آور و بر خلاف نرمهای پذیرفته شده حقوق بشری و شهروندی است تبعیض و تفکیک شهروندان یک کشور از حیث داشتن حق اقامت و سکونت و کسب و کار در شهرهای تابع یک کشور است.
از نظر حقوق بشر، حق انتخاب سکونت از حقوق اساسی و بنیادی فرد انسانی است و کسی نمی تواند این حق را به دلیل تولد در مکانی دیگر از او سلب یا محدود نماید. از نظر دین اسلام، مرزبندیهای جغرافیایی کنونی حتی در سطح کشورها از اساس فاقد ارزش است و مرزبندی معتبر از نظر آیین اسلام، مرزبندی بر مبنای عقیده و ایمان است نه خاک و جغرافیا. از نظر قانون اساسی افغانستان نیز هر افغان حق دارد آزادانه در هر نقطه از سرزمین خود سکونت و کسب و کار نماید.
بنابراین، برای توجیه اقدامات تبعیض آمیز در مورد حق اسکان، کسب و تجارت شهروندان یک کشور و جابجایی از این نقطه به آن نقطه هیچ دلیلی نمی توان یافت که با اصول زندگی مسالمت آمیز انسانی و اسلامی سازگار باشد. توجیهاتی چون جلوگیری از رشد بی رویهی جمعیت شهر و کمبود بوجه ومانند آن نیز دلایل قانع کنندهای برای محدود نمودن و سلب کردن حق بنیادی شهروندی سکونت و کسب و کار آزادانه نیست. مقامات مسئول بجای محدود نمودن حق شهروندی افراد وظیفه دارند امکان و ظرفیت استیفای این حق را برای همگان به طور برابر و بدون تبعیض فراهم آورند و به توسعهی شهر و خدمات دست بزنند.
شهروندان هراتی از تمام اقوام و قبایل با هم تعامل و داد و ستد خوبی دارند. پس وظیفهی مسئولین و نخبگان، توسعه و ترویج و گسترش این تعامل و همگرایی است نه دامن زدن به شکافهای زننده که هیچ بنیان منطقی و عقلانی و توجیه دینی ندارند.
تفکیک شهروندی از حیث کسب و کار و سکونت تنها بر پایه تئوریهای تبعیض انسانی و فاشیسم و راسیسم توجیه پذیر می باشد و الا نه با دین اسلام می سازد و نه با بنیادهای دموکراسی و حقوق بشر.
کسانی که از حقوق و نظام شهروندی و دموکراسی و جامعه مدنی سخن می گویند نیک می دانند، جامعهی مدنی جامعه ای است که حق «فرد» در آن از اولویت و محوریت برخوردار است. حق انتخاب آزادانهی محل سکونت و کسب و کار از بنیادی ترین حقوق شهروندی و انسانی فرد است. پس چطور می توان از دموکراسی و حق شهروندی و جامعه مدنی سخن گفت و در عین حال جامعه را به منطقههای ممنوعه و به جزیره های طبقه بندی شده تقسیم کرد و شهروندان را به این طریق در درون هر جزیرهای محصور کرد و دور آنان را حصار کشید؟
امیداست هرات همزمان با رشد و توسعهی اقتصادی و شهری، توسعهی فرهنگی و علمی را نیز به همراه داشته باشد تا این شهر که یادآور فرازهای تاریخی و فرهنگی پرافتخار کشور ماست، جایگاه شایستهی خود را در تمام حوزهها باز یابد و به یک شهر نمونه با معیارهای جامعه مدرن مبدل شود. شهری که هیچ شهروند خود را بیگانه نپندارد. شهروندانش در دامن آن احساس امنیت و آرامش کنند و بدون نگرانی از تبعیض در رشد و شکوفایی شهر خود بکوشند.

- هویت ملی تزریقی است یا روییدنی؟! - ۲۰۱۹/۱۲/۲۰
- طاعون امریکازدگی! - ۲۰۱۹/۰۹/۰۹
- راست های آبدار و دروغ های شاخدار دونالد ترامپ! - ۲۰۱۹/۰۷/۲۳
- شرارت امریکایی و ادبیات گاوچرانی چگونه فاجعه می آفریند - ۲۰۱۹/۰۵/۰۱
- چین، وی چت و اینترنت بومی: گامی به پیش و گامی به پس! - ۲۰۱۹/۰۱/۲۸
- چی نمی توان کرد؟! - ۲۰۱۸/۱۲/۰۶
- کمپاین تخریبِ بشردوست، منصفانه نیست - ۲۰۱۸/۱۰/۱۰
- خوب و بد سخنرانی دونالد ترامپ در مجمع عمومی ملل متحد ! - ۲۰۱۸/۰۹/۲۷
- آیا جنگ جهانی سوم در راه است؟ - ۲۰۱۸/۰۳/۲۸
- کاندیدای وزارت! - ۲۰۱۸/۰۱/۲۹
- زلمی خلیلزاد سرنا را از سر گشادش پف می کند؟! - ۲۰۱۸/۰۱/۲۷
- سپر دفاع موشکی امریکا در عربستان: موشک پاتریوت یا سنگ فلاخن؟! - ۲۰۱۷/۱۲/۲۲
- افغانستان، حقوق بشر و نیازهای عصرگلوبال - ۲۰۱۷/۱۱/۱۳
- به « مُخ کَشی» و پاکسازی ذهنی نیازمندیم ! - ۲۰۱۷/۰۹/۱۷
- حمایت ایران از طالبان؛ شوخی یا جدی؟! - ۲۰۱۷/۰۹/۰۹
- دشمن را بشناسیم - ۲۰۱۷/۰۸/۰۷
- قضیه رشد اقتصادی افغانستان! - ۲۰۱۷/۰۸/۰۴
- از سیاست استعماری تا رسانه استحماری - ۲۰۱۷/۰۶/۲۰
- هراس از واژه «شهروند» چرا؟ - ۲۰۱۷/۰۶/۰۹
- نقص یا نقض قانون؟! - ۲۰۱۷/۰۵/۲۶