واژه سکیولر secular برگرفته از اصطلاح لاتینی Saeculum یا Secularum به معنای قرن و سده است و از آن تعبیر به زمان حاضر و اتفاقات این جهان در مقابل ابدیت و جهان دیگر شده است.
اصطلاح «سکیولر» برای نخستین بار پس از جنگ سی ساله و به هنگام امضای پیمان صلح وستفالیا (۱۶۴۸م) و آغاز تکوین حکومتهای نوین ملی به کار رفت. بسیاری از تاریخ نگاران، همین زمان را سر آغاز پیدایش پدیده سکیولریسم در غرب میدانند. واژه سکیولر در قرن هجدهم از سوی کلیسای کاتولیک به معنای مصادره نامشروع و غیر قانونی دارایی کلیسا به کار میرفت. اما به تدریج در زبان روشنگران فرانسوی همچون ولتر، دیدرو، دالامبر، هولباخ و هولوسیوس در مفهوم مصادره قانونی دارایی کلیسا به سود حکومت ملی استعمال گردید.
واژه سکیولرSecular و سکیولریزشینSecularization در فارسی با مفاهیم و اصطلاحات: «نادینی»، «دین زدایی»، «دیانت زدایی»، «غیردینی کردن»، «دنیوی سازی»، «دنیوی کردن»، «دنیوی شدن»، «دینوش»، «دنیاگرایی»، «سکیولرسازی» و «عرفی شدن» ترجمه شده است. در مواردی نیز برای رساندن این مفهوم به جای اصطلاح، از یک عبارت مثلاً «جداسازی دین از دنیا» یا «جدانگاری دین و دنیا» استفاده گردیده است. در معادلهایی که در آن واژه «دین» بکار رفته است سعی شده است مفهوم سریعتر به ذهن متبادر شود. در صورتی که در تجزیه لغوی این ریشه، هیچ اثری از لغت «دین» دیده نمیشود. در اصطلاحاتی نیز از پسوند «سازی» و «کردن» استفاده شده است. به دلیل متعدی بودن این قبیل افعال، وجود نوعی اراده و تصمیم برای دنیوی کردن را به ذهن میرساند که به نظر میرسد با مفهوم اصلی این واژه در تغایر باشد.
مناسبترین معادل برای لغاتی که در انگلیسی به ation ختم میشوند، بکارگیری پسوند «شدن» است. گرچه در «شدن» ها هم بر اراده و تغییر اجتماعی تکیه دارد و فارغ از خواست انسانی نیست. معادلهای «دنیاگرایی» و «سکیولرسازی» نیز اساساً غلط و ناواردند. پسوندهای «گرایی» بیانگر نوعی تعلق ایدئولوژیک است و نوعا برای لغاتی با دنباله ism مناسبت دارند.[۱] لغت «عرفی» در ادبیات فارسی تقریبا در همان جایگاهی مینشیند که لغت secular در فرهنگ مسیحی دارد و همان نسبتی را با امور قدسی و دینی برقرار میکند که این واژه انگلیسی با معادلهای آنها میسازد.
در میان عرب زبانان «علمنه»، «علمانویه» و «علمانیه» معادلهایی جا افتاده و پذیرفته شدهایی هستند که در برابر Secular، Secularism، Secularization قرار داده شده است و تقریباً نوعی اجماع و توافق جمعی درباره آنها وجود دارد. اختلاف لغت شناسان عرب در این باب که برخی آن را مأخوذ از عِلم و دستهایی دیگر از عَلم به معنی عالم دنیوی میدانند. لذا بعضی آن را با فتح اول و بعضی با کسر اول تلفظ میکنند. [۲]
چنانکه از ادبیات مربوط به پدیده «عرفی شدن» بر میآید، این اصطلاح نوعاً به دو فرآیند مرتبط به هم اطلاق میشود.
- معنای اول «عرفی شدن» دنیایی شدن و به قول عربها علمانیه است. در این معنا عرفی شدن عبور از ساحه قدسی به ساحه دنیایی و این جهانی است.
- در معنایی دیگر، عرفی شدن مبین جدایی ساختاری نظام سیاسی از کلیسا به عنوان نهاد دینSeparation of Church and State است که در این معنا دین کارکردهای functionsگذشته را واگذار میکند. با وجود مناسبات اجتماعی پیچیده و تخصیص نقشها دیگر، انتظار از نقش دین و متولیان آن مانند گذشته نیست.
باید میان دو اصطلاح یا مفهوم سکیولریسم و سکیولریزاسیون تمیز گذاشت. سکیولریسم یک نظریه یا ایدئولوژی است. در حالی که سکیولریزاسیون یک فرآیند است. سکیولریسم امری بینشی، نظری و اعتقادی است که درحوزه مباحثات تئوریک، اندیشهای، ارزشی، هنجاری و تجویزی مورد بحث قرار میگیرد. ولی سکیولریزاسیون پدیدهای جامعه شناختی و تاریخی است که همچون امری واقع، مورد بررسی واقع میشود.
در پیوند معنایی با سکیولریسم، لائیسم است که اگر ریشه لاتینیاش را که Laicus است، که می توان در فارسی به سر برهنه در برابر معمم (عمامه به سر) ترجمه کنیم. لائیزاسیون زیر چتر مفهومی سکیولریزاسیون میگنجد و در فارسی امروزی نیز سکیولر و لائیک مترادف هم دانسته میشود. چنانکه در معانیی برابر، گاه میگویند روشنفکر سکیولر و گاه روشنفکرلائیک.[۳] اما بین دو مفهوم تفاوتهایی نیز هست. لائیزاسیون در کشورهای کاتولیک غربی و در تقابل با کلیساسالاری Clericalismشکل میگیرد در حالی که در کشورهای پروتستانت اروپا، لائیک، لائیسیته و لائیزاسیون ناشناختهاند. در این کشورها، فرآیند دنیوی شدن و تغییر و تحول نقش دولت و دین ـ دینی که فاقد کلیسایی مقتدر چون کاتولیسیسم است ـ را سکیولریزاسیون مینامند. به طور کلی لائیسیته و سکیولریسم با وجود تشابهاتی ، در پدیدار سیاسی ـ تاریخی متفاوتاند گاه گفته میشود که لائیسیته یک استثناء فرانسوی است. «جدایی دولت و کلیسا» و «مدرسه لائیک» دو رکن لائیسیته فرانسوی را شکل میدهند.[۴] لائیسیتهایی که در واقع با قانون ۱۹۰۵ و قانون اساسی جمهوری پنجم فرانسه در ۱۹۵۸ تاسیس و تثبیت و نهادینه میشود.[۵]
رادیکالترین شکل آن در فرانسه با انقلاب کبیر۱۷۸۹ و جنبش ضدکلیساسالاریAnti-clericalism به وقوع پیوست و در قانون ۱۹۰۵ فرانسه دربارهی ادیان که مشهور به قانون جدایی دولت از «کلیساها» است. در ماده ۱و۲ از یک سو آزادی وجدان و آزادیهای دینی و از سوی دیگر استقلال دولت از کلیسا را اعلان میکند و اصل اول قانون اساسی ۱۹۴۶م طرح میکند که «فرانسه جمهوری تقسیم ناپذیر لائیک، دموکراتیک و اجتماعی است». منظور این است که نمودهای مذهبی در حوزههای عمومی نباید تظاهر کند.
در ۲۰۰۳ هم شیراک- رییس جمهور فرانسه- هیاتی را برای تعمق در مسالهی لائیسیته فرانسه برگزید. این هیات پس از بررسی و گرفتن مشورتهای فراوان بر عدم تظاهر مذهبی در مدارس رای داد. که واکنشهای زیادی خصوصاً میان مسلمانان بوجود آورد.
- علیرضا شجاعی زند، عرفی شدن در تجربه مسیحی و اسلامی، نشر مرکز بازشناسی اسلام و ایران، تهران ۱۳۸۱، صص۵۷-۵۶
- نیکفر، محمدرضا، طرح یک نظریه بومی درباره سکولاریزاسیون، تهران، ماهنامه آفتاب، شماره ۲۷، تیرماه ۱۳۸۲٫
- برای مطالعه بیشتر ر.ک: ریشههای مباحثه در باب لائیسیته در لوموند دیپلماتیک.http;//ir.mondediplo.com . در توضیح دلایل منع حجاب در مدارس فرانسه ر.ک به:
http;//;zanan.iran-emrooz.de/more.php?id=p2531 -o-10
شیدان وثیق، آن چیست که «لائیسته» مینامند؟، بخش اول به آدرس اینترنتی:
http;//perso.wanadoo.fr/ashti/laicite/laiciteo1.htm
- غم مردم و غم سیاستمداران؛ پشت پرده استیضاح وزیر امورخارجه - ۲۰۰۷/۰۶/۰۷
- ارزش استقلال - ۲۰۰۶/۱۲/۱۰
- قصه نجیب روشن در تلوزیون ملی - ۲۰۰۶/۱۲/۰۸
- داکتر سپنتا و منتقدان - ۲۰۰۶/۱۲/۰۸
- قرائت عرفی از اسلام - ۲۰۰۶/۱۲/۰۷
- سکیولار و لائیسیته - ۲۰۰۶/۱۰/۰۶
- بی اعتمادی به دموکراسی - ۲۰۰۶/۰۶/۱۵
- الگوهای بومی در مدرنیته پیرامونی - ۲۰۰۵/۰۶/۱۵